حرف حساب

ساخت وبلاگ

مادری از دختر خود وقت خواب
کرد سئوالی به دوصد التهاب
بهر چه وقتی پسر لات و لوس
صورت زیبای تو را کرد بوس

لال شدی هیچ نراندی به لب
هیچکسی را ننمودی طلب؟
تا کمک ات کرده و دادت دهند
از کف آن مرد نجاتت دهند

گفت بصد شرم و حیا دخترک
مادر من ، جوش بزن کمترک
من بخدا هیچ ندارم گناه
بود گنه زان پسر رو سیاه
خواستم از ترس زنم بنده داد
آن پسرک چهره بگوشم نهاد

گفت بگوشم سخنی بد نهاد
کز سخنش لرزه بجانم فتاد
قدرت هر گونه دفاع و سخن
سلب شد ورفت توانم ز تن

مادر آشفته، بر آشفت و گفت
کرد چه تهدید و چه زد حرف مفت؟

گفت: ببین تا که چه میـگویمت
گر بزنی داد نمی بوسمت!

(ابوالقاسم حالت)

 

دانایی (حرف های تکان دهنده)...
ما را در سایت دانایی (حرف های تکان دهنده) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کیانوش danaee بازدید : 505 تاريخ : پنجشنبه 2 آذر 1391 ساعت: 20:17

نظر سنجی

به وبلاگ دانایی چه امتیازی می دهید؟

خبرنامه